شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align=""> بخوانید, ...ادامه مطلب
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align=""> بخوانید, ...ادامه مطلب
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align=""> بخوانید, ...ادامه مطلب
میخواستم به پیشوازت بیایم ، اما ، این غروبِ سردِ پاییزی ، آنقدر دلگیر بود ، که با طنینَش ، سرتاسرجودم را تسخیر کرده بود ، من سالهاست ، که از غم انگیزی پاییز گریزانم ، در انتظارم بمان ، بمان تا بهار زودتر از راه برسد ، و با حادث شدنش ، به ضیافت بزم نگاهت بیایم . شاعر معاصر : داوود جمشیدیان ، متخلّص به سِتین پاییز 1399 , ...ادامه مطلب
دلی دارم که دلدارش ، نمی دانم کجا رفته ؟ ز من گشته جدا امشب ، ز پیشم با کها رفته ؟ فتادم من به دامِ غم ، در این گردابِ تنهایی سزایِ من نبوده این ، که یارم بی صدا رفته , ...ادامه مطلب
بامن این دل ، دَم به دَم ، ناسازگاری میکند می نَهَد غم را به جانم ، غمگُساری میکند میبرد با خود مرا تا بیکران مرزِ جنون بر فَراخِ گونه هایم ، اشک جاری میکند , ...ادامه مطلب
از من رُبودی امشب ، هوش و حواس و خوابم از چشمِ من گرفتی ، آن شَهدِ خوابِ نابم غم لانه کرده در دل ، سر رفته در گریبان کی میشوم رها از ، آن غمِ بی حسابم ؟ , ...ادامه مطلب
در غمِ تو ، تا به ابد سوختن شعله ی آتش به تن افروختن بهرِ وِصالت همه شب تا سحر چشم به تاریکیِ شب دوختن شاعر معاصر : , ...ادامه مطلب
ما را غمیست بر دل ، از جورِ این زمانه از بَزممان گرفتند ، هم شعر و هم ترانه عمری به نزدِ استاد ، شاگردِ عشق بودیم در بندِ غم فِتادیم ، تنها به این بهانه , ...ادامه مطلب
ای دل بگو که امشب ، داغِ غمِ که داری ؟ چون بَحرِ پر طلاطُم ، موّاج و بیقراری غم لانه کرده در تو ، آواره ای چو مجنون کارَت شده گریز و ، اندوه و گریه زاری , ...ادامه مطلب
شبی عاشق شدم ، اشکم روان شد تبِ دردِ دلِ زارم عیان شد بررسی از مرجع غروبِ طبق کپی رایت غم ز دل چون بار بربست اُفولِ موسم و فصلِ خزان شد شاعر معا, ...ادامه مطلب
دیشب غمِ فِراقَت ، افتاد در دل من آتش نهاد تا صُبح ، بر جان و محفل من از سر ربود هوش و ، از دیده بُرد خوابم تا عرش شد روانه ، آن آهِ باطل من شاعر معاصر : داوود جمشیدیان دی ماه ۱۳۹۶ , ...ادامه مطلب
چه خوش است آندَمی که ، غَمَت از دلم بر آید تَبِ آن غُبارِ غم را ، ز درونِ دل زداید بِشَود خیال و فکرم ، پُر از آن شرارِ عشقت که دگر سراغِ من آن ، غمِ دوریَت نیاید شاعر معاصر : داوود جمشیدیان آذرماه ۱۳۹۶, ...ادامه مطلب