آنشب که مست بودم ، باده بدست بودم تو غرقِ عشق بودی ، من مستِ مست بودم غافل بُدَم ز معبود ، در آن هوایِ مستی عاصی بُدَم در آن دَم ، چون مَی پرست بودم , ...ادامه مطلب
شدم مجنونِ رُخسارت ، در این شامِ زمستانی بگو ای گُلرخِ زیبا ، از این حالم چه میدانی ؟ رُخَت افتاد در یادم ، نگاهت کرده بیتابم مرا راهِ گریزی نیست ، از این سردر گریبانی شاعر معاصر : داوود جمشیدیان آذر ماه ۱۳۹۶ , ...ادامه مطلب
گرفتارِ رُخی گشتم ، به یک شامِ زمستانی دلِ تنهاییِ ما را ، بدامش کرد قربانی نگاهش کرد بیتابم ، رُبود از سر همه خوابم شدم مَحوِ جمالش من ، در آن حالِ پریشانی مهرماه ۱۳۹۶ --- داوود جمشیدیان ، متخلص به مجنون بختیاری,زمستانی ...ادامه مطلب
با تو در فصلِ زمستان ، من بهاری داشتم شوقِ دیدار تو را ، در هر دیاری داشتم هوش را بُرد از سرم عشقت ، ندانستم که من در دلِ مجنون خود ، هم بیقراری داشتم فروردین ماهِ ۱۳۹۶ --- داوودِ جمشیدیان ( مجنونِ بختیاری ) , ...ادامه مطلب
ز بهرِ دیدنِ رویَت ، دلم بیتاب میگردد دو چشمِ مستِ من امشب ، دَمی بیخواب میگردد لبانم بوسه می خواهد ، بده کامی ز لب هایت خوشا آندم که از بوسه ، لبم سیراب میگردد شهریورماه ۱۳۹۵ --- داوود جمشیدیان ( مجنون بختیاری ),چشمان مست تو,مست چشمان توام,شعر چشمان مست تو,من مست چشمان توام,دانلود آهنگ چشمان مست تو,شعر من مست چشمان توام ...ادامه مطلب